نامه یک خطی!
عید سال 63بود که از حوزه علمیه رستمکلا (بهشتیشهر) بهشهر مازندران به روستای خود، داودکلای دشت سر (حومه شهرستان هزار سنگر آمل) به مرخصی آمدم.
در این ایام متوجّه شدم یکی از اخویهای من که دانشآموز دبیرستان شهدای اجوارکلا ـ همان دبیرستانی که من دیپلم گرفتم ـ بود، به اصطلاح «ترک تحصیل» نموده است. من بسیار متأثّر و ناراحت شدم؛ چون میدانستم خوشاستعداد و علاقمند به تحصیل و درس است اما احتمالاً فریب برخی دوستان! را خورد لذا هیچ حرف و عکسالعملی نداشتم تا اینکه به حوزه علمیه رفتم و یک نامه یک خطی نوشتم:
«بسمه تعالی برادر عزیزم سلام علیکم از اینکه شیندم شما ترک تحصیل نمودهاید، گویا خبر مرگ شما را برای من آوردهاند!»
به دنبال این نامه کوتاه، ایشان چنان متأثّر و منقلب شدهاند که فردای آنروز به دبیرستان رفتند و ادامه تحصیل دادهاند و چنان پشتکار و جدّیت داشتند که از دانشگاه شهید بهشتی تهران ـ دومین دانشگاه معتبر ایران ـ فارغالتحصیل شدند و هم اکنون به عنوان استاد (مدرس) دانشگاه، در سنگر تدریس، در سنگر علم و دانش در خدمت دانشجویان عزیز شهر ماست.
الهی توفیق زیبا سخن گفتن را از نیک اندیش زیبا سخن مگیر!
یک اتفاق از دو منظر:
جریان استعفاء یا عزل وزیر محترم اطلاعات، جناب مصلحی از دو نگاه متفاوت قابل تأمل و دقت است:
در نگاه اول، برخی این اتفاق را مانند بعضی از اقدامات منفی دیگر جناب رئیس جمهور محترم ـ مانند قصد صدور مجوز برای ورود بانوان به ورزشگاه آقایان، که نگارنده نیز به شدّت از این تصمیم بسیار برآشفته و حتی فیلسوف بزرگ قرن کشور ما که به اعتقاد نگارنده، بعد از مقام معظّم رهبری، بزرگترین و با بصیرتترین سیاستمدار کشور یعنی حضرت استاد علامه آیتالله مصباح یزدی، شبانه دو نماینده از قم به تهران فرستاد تا به دکتر احمدی نژاد بقبولاند حرف و تصمیم خود را پس بگیرد ـ از موارد منفی در کارنامه ایشان دانسته و لذا ضمن مردود دانستن، این عمل را به نقد کشیدند؛
البته برخی مغرضانه منتظر چنین حادثهای بودند تا آن را پیراهن عثمان نموده و بدون توجّه به اصل ماجرا، صرفاً به قصد انتقام گرفتن، عقدهگشایی نمایند!.
ولی در مقابل، بسیاری از دلسوزان و متدینین و دوستداران دکتر احمدینژاد ـ که نیکاندیش زیبا سخن نیز جزء این طائفه است ـ خیرخواهانه و دلسوزانه به او تذکّر دادند تا با تکرار این گونه اقدامات خلاف مصلحت، میزان محبوبیت خود را نزد توده مردم و خواص متدین به ویژه حوزه علمیه کم نکند.
نیک اندیش متعقد است منظور طائفه ثانیه، این است که با کمال افتخار و به حسب تکلیف شرعی و تشخیص، به جناب دکتر احمدینژاد رأی دادیم به گونهای که انشاءالله ذخیره معنوی باشد.
امّا درد این است که؛
دوستی با مار خوش خط و خال؛ چرا؟!!
دکتر ما محبوب زیباست چون عمل زیبای بسیاری دارد
اما گل زیباست؛ اگر بیخار باشد!
آیا آقای دکتر هیچ میداند به خاطر این کار ـ البته به زعم زیبا سخن که شاید هم اشتباه باشد ـ بسیار خطرناک و نگرانکنندهاش، مخالفان، به ما چقدر زخم زبان میزنند؟! چقدر مذمّت کرده و ما را به بیبصیرتی متّهم میسازند؟!
نیک اندیش با کمال تأسّف و در عین حال با کمال شجاعت و صداقت در این یک مورد، سخن آنها را بر حق دانسته اگرچه آنها نیت دیگری دارند! آنها بر حق نیستند؛ آنها برای چنین مسئلهای لحظه شماری میکردند و در باطن، بسیار خوشحال و مسرور هستند و دشمنان ما که با دُمشان گردو میشکنند!
نیک اندیش زیبا سخن هنوز هم به رئیس جمهور محبوب خود اعتماد و امید دارد. امید به اینکه او مرد انتقادپذیر است. شاید برخی از روی لجاجت و عناد، علیه این مرد خدایی حرفی بزنند و لو حرف حق ولی چه بسا حرف حق میزنند اما اراده باطلی در باطن شوم خود دارند!
امّا این مردی که از جنس مردم است، سخن نیک اندیش زیبا سخن را با جان و دل میپذیرد؛ چون او به خوبی میداند و اگر هم به یاد ندارد، از باب یادآوری هدیهای تقدیم محضر مبارک ایشان مینمایم:
رئیس جمهور محترم!
هفتههای پایانی تبلیغات ریاست جمهوری دوره نهم، اردیبهشت سال 84 بود در سخنرانی مسجد طفلان مسلم واقع در نیروگاه قم شرکت کردم و بعد از سخنرانی، همراه شما ـ با اندکی فاصله ـ به ستاد مرکزی تبلیغات انتخاباتی شما ـ خیابان 19دی قم ـ آمدم . و چون جلسه خصوصی بود دوستان از شما خواستند در این جلسه خصوصی به مسائل مهم و محرمانه پرداخته شود. جنابعالی فرمودید من سخنرانی کردم حالا نوبت شماست. هیچکس حرفی نزد. اما بنده بلند شدم مطالبی (پیشنهاد، انتقاد و سؤال) عرض نمودم در حالی برخی دوستان با نگاه تعجّب به من مینگریستند. استنباط بنده این بود که یعنی نباید بگویم؛ بیاحترامی است ولی به هر حال گفتم. از جمله اینکه:
آقای دکتر احمدی نژاد !
رأی عوام جامعه یعنی عموم مردم با شماست و شما رئیس جمهور این دوره هستید ولی یک مشکل در پیش داریم و آن این است که خواص جامعه ـ نوعاً ـ با شما نیستند و این امر برای اداره کشور بسیار مشکل و نگرانکننده است. آیا شما برای حلِّ این مشکل بسیار جدّی فکری و چارهی اندیشهاید؟ راه حلی در نظر دارید؟ که پاسخ جنابعالی مختصر بود و در آن لحظه برای بنده قانعکننده نبود. ولی با خود گفتم وقتی روی کار آمد انشاءالله مؤفّق میشود.
آنگاه وقتی نگاه آنچنانی دوستان حاضر در جلسه و حرفهای آنها را دیدم که در حقیقت، نوعی اعتراض به بنده بود که بلی! چرا به مهمان ما آنهم کسی که میخواهد رئیس جمهور شود، جسارت و بیاحترامی کردید؟! بنده دوباره بلند شدم از جنابعالی عذری کردم ولی حضرتعالی با کمال تواضع و فروتنی ـ بر خلاف دوستان حاضر در جلسه ـ از جا برخاستید و بنده را بغل کردید و صورتم را بوسیدید و من نیز صورت مبارک حضرتعالی را بوسیدم.
با این نشانی و خاطره، حالا با نیک اندیش زیبا سخن، بیشتر آشنا شدی و میدانی که بزرگترین سرمایه نیک اندیش زیبا سخن، «صداقت» است.
خدایا این سرمایه بزرگ را از نیک اندیش مگیر!
الهی بین محبوب 70میلیونی و زیبا سخن جدایی میانداز!
پروردگارا رئیس جمهور همیشه کاری کند که مقام معظّم رهبری راضی و خوشحال گردد!
بار الها دکتر احمدی نژادِ ما کاری نکند که دشمنان مقام معظّم را شاد نماید!
الهی آمین!
نیک اندیش زیبا سخن
با سیگار دشمن باشیم و با سیگاری دوست!
چرا نیکاندیشِ زیبا سخن، سیگار نمیکشد ؟!
نیکاندیشِ زیبا سخن وقتی میخواهد دلایل سیگار نکشیدن خود را بیان کند، ابتدا یک تعریفی از سیگار ارائه دهد و با اندک ذوقی که دارد در یک عبارت بسیار کوتاه میگوید: « با اجازه بزرگترها اسم سیگار را عوض کردم؛ از این تاریخ به بعد نگویید سیگار بلکه بگویید «30 خار»!
گرچه مخاطبین خوش ذوق نیکاندیش، با همین تعبیر کوتاه، پاسخ خود را دریافت کردند، امّا زیبا سخن در تبیین مختصری میگوید سیگار خطرات و ضررها و آفات بسیاری دارد که حداقل سی اثر منفیِ اخلاقی، اقتصادی، بهداشت و سلامت، روحی و روانی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و شرعی و...دارد که قرار است انشاا...حداقل به سی خطر و ضرر از آفات و خطرات سیگار ـ که به 30 خار تعبیر شده است ـ به طور مستقیم و بعضاً غیر مستقیم اشاره نماید.
خار اول: به نظر میرسد نکشیدن سیگار به نیک اندیش، بزرگیِ حقیقی میبخشد؛ از شخصی پرسیدند چرا سیگار میکشیدی؟ جواب داد: چون خیال! کردم بزرگ شدم و باید شخص بزرگ، کار بزرگ کند لذا سیگار میکشیدم. دوباره از سؤال کردند پس حالا چرا سیگار نمیکشی؟ گفت: حالا واقعاً فهمیدم بزرگ شدم و انسان بزرگ، باید کار بزرگ انجام دهد لذا سیگار نکشیدن را ـ که کار بزرگی است ـ در پیش گرفتم!!
خار دوم: زیبا سخن میگوید: من سیگار میکشم؟! نه اشتباه میکنید؛ من سیگار نمیکشم، این سیگار است که مرا میکَشد! بلکه این هوای نفس است که مرا به سوی خود میکشد! ولی من پا روی هوای نفس خود میگذارم و با هوای نفس مبارزه میکنم لذا سیگار نمیکشم. راستی چه زیبا فرمود پیامبر خاتم (ص) که: مبارزه با دشمن درون یعنی هوای نفس، جهاد اکبر است!
خار سوم: نیک اندیش میگوید: آخر پزشکان دلسوز و مهربان گفتهاند اگر من سیگار بکَشم، سیگار آخر مرا میکُشد (کشتن و مرگ تدریجی)! و حال آنکه من زندگی را دوست دارم. بله البته من مرگ را دوست دارم امّا مرگ در راه قرآن و دین! نه مرگ در راه سیگار و دود! الهی مرگ مرا شهادت در راه دین و قرآن مقرّر بفرما!
با سیگار دشمن باشید و با سیگاری دوست! - ادامه دارد منتظر خارهای بعدی باشید – التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم انّ الله جمیل و یحبّ الجمال خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد.
راستی چرا سخن را به نام تو و یاد تو آغاز نمودم؟ این دستور معصومین و پیشوایان دین ماست که سخن و فعل بدون نام و یاد خدا، ناقص و ابتر خواهد بود. پس هر سخن و عملی کامل است که شروع آن با ذکر الله همراه باشد.
راستی چرا سورههای قرآن کریم با جمله و عبارت زیبای «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع شده اند؟! به تعبیر روایات، بسم الله الرحمن الرحیم، تاج سورههاست. این تاج بر زیبایی ذاتی کلام خدا می افزاید و بیشتر زینت میبخشد!
خدایا! تمام کلام و اعمال تو زیباست؛ نه تنها نعمت و پاداش و گذشت و رحمت تو بلکه حتی کیفر و عذاب تو نیز زیبا و شیرین است! چون اگرچه من گنهکار و عاصیام اما مطمئنم که کیفر و عذاب تو هم از محبّت و رحمت تو نسبت به بنده توست؛ نه از سرِ انتقام و دشمنی، بلکه چون بنده خودت را دوست داری، مجازات میکنی تا در پرتو مجازات و عذاب تو، سعادتمند و رستگار گردد.الهی آمین! بار الها عذاب تو هم نعمت عظمی است و اگر به کیفر تو عنوان عذاب میدهم عقل من قاصر و فکر من کوتاه است. پس تو زیبایی! حتی کیفر تو زیباست.
بار الها چقدر زیباست اگر تو توفیقم دهی تا نیک بیندیشم و سخن زیبا داشته باشم و زیبا سخن بگویم!
الهی چقدر زیباست اگر یاریام کنی تمام وجودم در راه تو و به نیت و انگیزه تو اما در خدمت خلق تو باشم!
الهی آنقدر زیباست که در پایان عمرم، لحظه لقاء و دیدارت، تو خودت به من بفرمایید: ای بنده من تو عاقبیت بخیر شدی!
خدایا خیلی شیرین و زیباست اگر توفیق عمل و سیرت زیبا داشته باشم تا در روز قیامت با تو زیبا ملاقات نمایم!
پروردگارم ! آیا احترام به والدین، عمل زیباست؟ اگر زیباست، الحمدلله تو خود شاهدی که این یکی را من دارم یعنی در واقع، تو به من دادی!